کد مطلب:27917 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:134

جانشینی به فرمان خداوند












427. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله:ای علی! تو وصیّ منی كه به فرمان پروردگارم به تو وصیّت كردم و جانشین منی كه تو را به فرمان پروردگارم جانشین خود كردم.[1].

428. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:ای فاطمه!... خدای - تبارك و تعالی - به زمین نظر كرد. مرا از میان آفریدگانش برگزید و پیامبر كرد. سپس نظر دیگری كرد و همسرت را برگزید و به من وحی كرد تا تو را به ازدواج او در آورم و او را ولی و وزیر خود گیرم و جانشین خویش در میان امّتم قرار دهم. پس پدرت بهترینِ پیامبران و فرستادگان خداست و همسرت بهترینِ اوصیا.[2].

429. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:چون در شب معراج - مرا به آسمان و سپس از آسمان به آسمان [ دیگر]، به سوی سدرة المنتهی بردند، - در پیشگاه پروردگار عزیز و شكوهمندم ایستادم، به من گفت:«ای محمّد!». گفتم:بله، بله. گفت:«آفریدگانم را آزموده ای. كدام یك از تو فرمانبردارترند؟». گفتم:پروردگارا! علی.

گفت:«ای محمّد! راست گفتی. آیا برای خود جانشینی برگزیده ای كه از جانب تو ابلاغ كند و به بندگان من، چیزهایی را كه نمی دانند، از كتابم بیاموزد؟». گفتم:پروردگارا! تو برای من اختیار كن؛ زیرا كه برگزیده تو برگزیده من است. گفت:«علی را برایت برگزیدم. او را جانشین و وصیّ خود بگیر».[3].

430. امام علی علیه السلام:خداوند - كه نامش مبارك باد! -... پیامبرش را با من پشت گرم كرد و مرا به نصرت او گرامی داشت و با دانش او شرافت داد و حكمت های او را به من بخشید و تنها مرا وصیّ او كرد و برای جانشینی در امّتش برگزید.

پیامبرصلی الله علیه وآله در مجلس انبوه و مملوّ از مهاجر و انصار گفت:«ای مردم! علی برای من، به منزله هارون برای موسی است، جز آن كه پیامبری پس از من نیست».

پس مؤمنان به یاری خداوند، سخن پیامبرصلی الله علیه وآله را فهمیدند؛ زیرا می دانستند كه من، نه برادر نسبی اویم - آن گونه كه هارون برادر موسی بود - و نه پیامبر بودم كه نبوّتم اقتضای آن كند؛ بلكه این، جانشین كردن من از سوی او بود، همان گونه كه موسی، هارون را جانشین خود كرد، آن جا كه می گوید:«اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ؛[4] جانشین من در میان قومم باش و اصلاح كن و از راه مفسدان، پیروی مكن».[5].

431. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:من و علی، نوری در پیشگاه خداعز و جل بودیم. این نور، هزار سال پیش از خلقت آدم علیه السلام، خداوند را تنزیه و تقدیس می كرد و به گاه آفرینش آدم علیه السلام، خداوند، آن را در پشت او قرار داد. پیوسته در یك جا بودیم تا در پشت عبد المطّلب از هم جدا شدیم و در من، نبوّت و در علی، خلافت قرار گرفت.[6].

432. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:من و علی، چهار هزار سال پیش از خلقت آدم علیه السلام، از یك نور آفریده شدیم و چون خدا آدم علیه السلام را آفرید، آن نور را در پشت او قرار داد و پیوسته در یك جا با هم بودیم تا در پشت عبد المطّلب از هم جدا شدیم. در من نبوّت و در علی خلافت قرار گرفت.[7].

433. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:علی بن ابی طالب، خلیفه خدا و خلیفه من و حجّت خدا و حجّت من است.[8].

434. امام جوادعلیه السلام:پیامبر خدا با آنان (مسلمانان) در ده جا، برای خلافت علی علیه السلام پیمان بست. سپس خدا نازل كرد:«یَأَیُّهَا الَّذِینَء َامَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ؛[9] ای مؤمنان! به پیمان ها وفا كنید»، پیمان هایی كه با شما درباره امیرمؤمنان بسته شد.[10].









    1. كتاب من لا یحضره الفقیه:5405/179/4.
    2. كمال الدین:10/263، كتاب سلیم بن قیس:1/565/2، إرشاد القلوب:419.
    3. المناقب:299/303، فرائد السمطین:210/268/1، الأمالی، طوسی:705/343.
    4. اعراف، آیه 142.
    5. الكافی:4/26/8. نیز، ر. ك:ص 141 (احادیث منزلت).
    6. مناقب علی بن أبی طالب:130/88، العمدة:107/89، بحار الأنوار:114/147/38.
    7. الفردوس:2952/191/2.
    8. الأمالی، صدوق:299/271، بشارة المصطفی:31، كنز الفوائد:13/2.
    9. مائده، آیه 1.
    10. تفسیر القمّی:160/1، تأویل الآیات الظاهرة:1/144/1، بحار الأنوار:20/92/36.